English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6989 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
service line U حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
front wall U دیوار مقابل اسکواش
forecourts U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
crosscourt shot U ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
out- U نوبت سرویس اسکواش
out U نوبت سرویس اسکواش
outed U نوبت سرویس اسکواش
front court U محوطه جلو خط سرویس اسکواش
hand in U سمت زمین سرویس اسکواش
in side U سمت سرویس زمین اسکواش
hand out U خراب کردن سرویس اسکواش
service court U محل فرود سرویس اسکواش
creased U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
crease U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
nicked U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicking U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nick U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks U ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
midcourt U منطقه میانی بین دیوار مقابل و عقب
open U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opens U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opened U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
alley shot U ضربه شدید کم ارتفاع به دیوار مقابل که بعد به دیوارکناری می خورد
lob U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobs U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
broadband ISDN U سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
letting U سرویس خطا سرویس بد
lets U سرویس خطا سرویس بد
let U سرویس خطا سرویس بد
lob serve U سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
squash court U زمین بازی اسکواش
getting U برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
get U برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
gets U برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
adjacent U نزدیک دیوار به دیوار
down U توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
boundary U مرزی
boundaries U مرزی
borderline U مرزی
marginal U مرزی
bordering U خط مرزی
bordered U خط مرزی
border U خط مرزی
paralic U مرزی
mete U : خط مرزی
border installations U تاسیسات مرزی
extraterritoriality U برون مرزی
oversea U برون مرزی
extraterritorial U برون مرزی
mete U سنگ مرزی
exterritorial U برون مرزی
outposts U پایگاه مرزی
outpost U پایگاه مرزی
boundary conditions U شرایط مرزی
frontalier U نیروهای مرزی
frontalier U یکان مرزی
frontier treaty U معاهده مرزی
boundar trench U نهرچه مرزی
borderline state U حالت مرزی
borderline schizophrenia U اسکیزوفرنی مرزی
frontier U خط فاصل مرزی
critical frequency U فرکانس مرزی
rubicon U مرز خط مرزی
border stone U سنگ مرزی
boundary trench U نهرچه مرزی
marginal test U ازمون مرزی
border land U زمین مرزی
boundary layer U لایه مرزی
boundary effect U اثر مرزی
boundary surface U سطح مرزی
cleavage plane U سطح مرزی
marginal consciousness U هشیاری مرزی
limiting voltage U ولتاژ مرزی
marginal check U مقابله مرزی
marginal check U برسی مرزی
marchland U زمین مرزی
marginal checking U بررسی مرزی
exterritoriality U حقوق برون مرزی
extraterritoriality U حقوق برون مرزی
borderline mental deficiency U نقص عقلی مرزی
laminar boundary layer U لایه مرزی خطی
barrier combat air patrol U گشتی مرزی هوایی
terry U سربازمدافع مرزی انگلیس
surface boundary layer U لایه مرزی سطح
inland U درون مرزی داخله
frontalier U جزو یکان مرزی
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
high seas U ابهای برون مرزی
borderline psychosis U روان پریشی مرزی
catchment U حوزه ابریز مرزی
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
borderline mental retardation U عقب ماندگی ذهنی مرزی
boundaries U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
overseas U ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
oversea command U یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
This new frontier incident probably means war. U این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
centermark U خط سرویس
medical response dog U سگ سرویس
after sales service U سرویس
assistance dog U سگ سرویس
serviced U سرویس
in U خط سرویس
in- U خط سرویس
service line U خط سرویس
service dog U سگ سرویس
service U سرویس
backcourt U پشت خط سرویس
after sales service U سرویس خدماتی
air line U سرویس هوایی
cannon balls U سرویس چکشی
windmill service U سرویس چکشی
aditional service U سرویس اضافی
lets U سرویس خطا
let U سرویس خطا
cooking set سرویس پخت و پز
underhand service U سرویس ساده
american twist U سرویس چرخشی
cannon ball U سرویس چکشی
ace U امتیاز سرویس
hand out U خطای سرویس
lubritorium U چاله سرویس
service area U منطقه سرویس
side out U خطای سرویس
information service U سرویس اطلاعاتی
service U سرویس کردن
service U بنگاه سرویس
service echelon U ردههای سرویس
kick serve U سرویس پیچشی
half court U زمین سرویس
service stairs U پلکان سرویس
short service line U خط سرویس کوتاه
serviced U سرویس کردن
truckline U سرویس باربری
service over U خطای سرویس
telephone service U سرویس تلفن
letting U سرویس خطا
aces U امتیاز سرویس
sevice kick U ضربه سرویس
serviced U بنگاه سرویس
duplicate service U سرویس خدماتی دوبله
on line information service U سرویس اطلاعاتی مستقیم
service charge U سرویس مهمانخانه وغیره
wide area telephone service U سرویس تلفنی گسترده
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
odd court U زمین سرویس سمت چپ
service court U محل فرود سرویس
tea service U سرویس چای خوری
out of hand serve U سرویس پایین دست
back boundary line U محوطه پشت خط سرویس
left court U زمین سرویس سمت چپ
intelligent building U [ساختمانی با سرویس هوشمند]
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
out U دریافت کننده سرویس
dow jones/retrieval service U سرویس خبری دو جونز
customer service technician U تکنسین سرویس مشتری
cumpuserve U سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
tea sets U سرویس چای خوری
tea set U سرویس چای خوری
change of service U تعویض سرویس والیبال
outed U دریافت کننده سرویس
tea services U سرویس چای خوری
hand in U سمت زمین سرویس
interrupt serrice routine U روال سرویس وقفه
hook service U سرویس برگردان والیبال
side out U خراب کردن سرویس
bibliographic retrieval service U سرویس بازیابی کتابشناسی
in side U سمت سرویس زمین
service ace U امتیاز سرویس تنیس
railroad service U سرویس راه اهن
servicing U سرویس کردن خودروها
out- U دریافت کننده سرویس
in the front <adv.> U در مقابل
opposed U مقابل
at the fore <adv.> U در مقابل
in front <adv.> U در مقابل
titles U مقابل
versus prep U در مقابل
Recent search history Forum search
2New Format
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1some services are not in full force
1اصلاح ترجمه
3service times
3service times
1heterocysts
0دیوار کله راسته در چه مکان هایی استفاده می شود؟
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com